آخرین کتابی که از آبتین گلکار، مترجم زبان روسی، به روی پیشخانها آمد نمایشنامهای از آلکسی کازانتسف است با نام بودای بزرگ، کمکشان کن!. گلکار در ترجمهی نمایشنامه مترجم باسابقهای است. او در آغاز کار خود نمایشنامههای کلاسیکی از گوگول، تورگنیف و پوشکین ترجمه کرده بود. گویا گلکار همچنان به ترجمهی نمایشنامه علاقمند است، چرا که در تازهترین گفتوگویش از ترجمهی نمایشنامهای با نام دکابریستها خبر داده است. دکابریستها نمایشنامهای از لئونید است که به قیام گروهی از اشراف روسیه در سال 1825 میپردازد؛ قیامی که در تاریخ با نام قیام دکابریستها شناخته میشود. گلکار دربارهی این نمایشنامه میگوید: «لئونید این اثر را با استفاده از بازجوییهای این افراد و نوشتههایشان در مطبوعات و… نوشته است و تقریباً تمام دیالوگها حالت مستند دارد.»
نمایشنامهی دکابریستها را نشر ماهی منتشر خواهد کرد. نشر ماهی کتاب بارادین را هم در پاییز با ترجمهی گلکار منتشر میکند. این کتاب زندگینامه بارادین، آهنگساز روس، است که نینا بربروا، نویسندهی نوازندهی نابینا و شنل پاره، آن را نوشته است. گلکار در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا یادآوری میکند که بارادین شیمیدان هم بوده است: «این زندگینامه از اول دوران جوانی تا آخر زندگیاش را بررسی میکند. بارادین همیشه بین هنر و علم در نوسان بود و معتقد بود کسی که میخواهد به نقاط بالا برسد باید روی یکی از حوزهای کاریاش متمرکز شود. البته در کمال تعجب او هر دو حوزهاش را ادامه داد و در هر دو به درجهی بالا رسید.»
گلکار کتابی هم از فاضل اسکندر، نویسندهای که چند روز پیش درگذشت، ترجمه کرده است با نام خرگوشها و مارهای بوآ. او از اتمام ترجمهی این کتاب خبر داده و گفته است: «کتاب خرگوشها و مارهای بوآ به حکومت شوروی میپردازد. ترجمهی کتاب بهتازگی تمام شده است و بهاحتمال زیاد توسط نشر افق منتشر خواهد شد. این کتاب بیشتر از زبان حیوانات نوشته شده است. در داستان طایفهای از مارهای بوآ وجود دارند که طبیعتاً خرگوشها را میخورند. این داستان را میتوان تمثیلی از حکومت شوروی دانست. کتاب به شکلی نوشته شده که داستانی کودکانه است اما نسبتاً مسائل جدی را مطرح میکند.»