به تازگی کتاب جنگ جهانی اول، نوشتۀ دیوید اِوِنز و با ترجمۀ بابک محقق منتشر شده است. این کتاب از مجموعهای به نام «آستانه» است که انتشارات فرهنگ جاوید پیش از این کتابهای جنگ سرد، آلمان نازی و علم اخلاق را در آن منتشر کرده بود. خبرگزاری ایبنا در معرفی کتاب جنگ جهانی اول گفتوگویی با بابک محقق کرده است که آنرا با اندکی تلخیص میخوانید.
*دربارۀ جنگ جهانی اول منابع متعددی به زبان فارسی وجود دارد. مهمترین ویژگی کتاب شما که آن را از سایر منابع متمایز میکند، چیست؟
مخاطبان در این کتاب علاوه بر شناخت علل و ریشههای اصلی بروز جنگ و نقش طرفهای درگیر در گذار چهارساله وقایع، با جنبههای انسانی و نقشآفرینی چهرههای شاخص حکومتی و نظامی در فراز و فرودهای این دوره تاریک و مصیبتبار قرن بیستم آشنا خواهند شد. ساختار کتاب به نحوی است که خواننده را از همان ابتدا به قلب ماجرا میبرد و با زبانی پرکشش و همدلانه ذهن را از خلال حوادث تاریخی به یافتن پاسخهای منطقی بر ابهامات گوناگونی هدایت میکند که در یک سدۀ گذشته در تاروپود این رویداد بزرگ تنیده است.
نویسنده در این کتاب سه روایت هم پایه را کم و بیش به موازات یکدیگر پیش میبرد. نخستین روایت سیر رویدادهای نظامی از رقابتهای پیدا و پنهان رقبایی است که به جنگ منتهی شد تا بحران فراگیری که تقریباً کل دنیا را تحت تأثیر قرار داد. دومین روایت مجموعهای از تحلیلها دربارۀ امکانات نظامی، نبرد سنگرها، مناسبات فرماندهان و سربازان، شورشها و خودسریها، مردان شجاع و قهرمانان عرصۀ پیکار، جاسوسها و عملیات جاسوسی است و در نهایت سومین روایت جنبههای انسانی جنگ است که در آن به نقش زنان، روابط انسانی در گرماگرم نبرد و واکنش هنرمندان، اعم از شعرا، سینماگران و اهالی تئاتر میپردازد.
*بنابراین میتوان نگاه خاص نویسنده به سرنوشت انسانها در جنگ و روایت نبردها از این زاویه دید را به عنوان مهمترین ویژگی کتاب معرفی کرد. این روند با کتابهایی که صرفاً به روایت رویدادهای جنگ پرداختهاند، کمی متفاوت است.
در پنج فصل نخست کتاب در مییابیم که جاهطلبی و حسادت رقبای بزرگ اروپایی شامل آلمان، بریتانیا، فرانسه، روسیه و اتریش-مجارستان چگونه به بهانۀ قتل فرانتس فردینانت و همسرش، آتشی برافروخت که دود مسموم آن سراسر کرۀ زمین را درنوردید و میلیونها نظامی و غیرنظامی را در کام مرگ فروبرد. در نخستین روزهای جنگ، شور و شوق جوانان برای دفاع از میهن و مبارزه با خصم بسی مایۀ امیدواری پادشاهان و دولتمردان و امرای ارتش بود، اما با گذر زمان و فجایع انسانی و مادی که از پی آمد، زیاد شدن تعداد مادران و همسرانی که داغدار شدند و شهرهایی که از آنها جز ویرانهای نماند، دیگر حتی سایهای از آن خوشبینی نیز به چشم نمیآمد.
در سه فصل بعد نویسنده از هیاهوی دو جبهۀ غرب و شرق اندکی فاصله میگیرد تا شرحی مفصل و ممتاز دربارۀ جنبههای ناپیدای پیکار به دست دهد: سربازگیری، ابزار و امکانات سربازان، سلاحهای عمده در عرصۀ نبرد (بهویژه نقش تانک و اسب)، سنگربندی و زندگی در سنگر، قهرمانان جنگ، اعدامها و شورشها. سپس به 1916 میرسیم که صحنه خونینترین و تأسفانگیزترین کشمکشها در سُم و وردَن است؛ نبردی که هزاران کشته بر جای گذاشت بیآنکه طرفین نزاع پیروزی قاطعی از آن خود کنند.
*این دیدگاه انسانی در توصیف وضعیت پشت جبهههای جنگ نیز به شدت خود را نشان میدهد. به عنوان مثال نویسنده از فصل 12 شروع به توصیف آن کرده و به بررسی وضعیت زنانی مینشیند که در دوران جنگ مجبور به حضور در کارخانهها بودند.
بله، نویسنده در فصلهای 12 تا 14 بار دیگر به جنبههای انسانی و حاشیهای جنگ باز میگردد. در پشت جبهه زنان به تدریج جای مردان را در کارخانهها میگیرند تا جایی که تبعات اجتماعی آن صرفاً به بیکاری مردانی که فرسوده و بیپول به خانه باز میگردند ختم نمیشود. بسیاری نیز «مخالفان وجدانی» جنگ به شمار میروند و برخورد با آنان تنشهایی به بار میآورد. تورم و کاهش اقلام نیز به نوبۀ خود عامل نارضایتی است، بهطوری که چند اعتصاب و تظاهرات با پشتیبانی اتحادیههای کارگری به راه میافتد. جنگ تبلیغاتی و فعالیتهای جاسوسی جزء جداییناپذیر هر جنگی است که در این کتاب فصلی مستقل به آن اختصاص یافته است. همچنین واکنش هنرمندان به آلام و مشقات نبرد که در شعر شاعران برجستهای نظیر رادیارد کیپلینگ و سیگفرید سسون و در آثار سینمایی و کاریکاتورها بازتاب عینی مییابد.
*دیدگاه نویسنده دربارۀ علل پایان جنگ جهانی اول چگونه است؟
نویسنده رویدادهای مهم سال 1917 را از عوامل مهم پایان جنگ میداند. سال 1917 شاهد دو رویداد مهم است که سرنوشت جنگ را دگرگون میکند. امریکا در پی برخی فعل و انفعالات، بهویژه ماجرای تلگرام زیمرمان، با نیروی عظیم نظامی، انسانی و تدارکاتی خود به یاری متفقین میآید. اما از سوی دیگر با وقوع انقلاب اکتبر در روسیه، این کشور عملاً جبهه شرق را رها میکند. حال زمان آن رسیده که کار جنگ یکسره شود. نبردهای سنگینی در فرانسه و ایتالیا درمیگیرد و قدرتهای مرکزی رفته رفته عقب مینشینند تا این که مقاومت آنان در اواخر تابستان 1918 درهم میشکند. در خاورمیانه نیز امپراتوری عثمانی پیش از این فروپاشیده است زیرا اعراب با دخالت قوای متفقین و بهویژه با نقشآفرینی سرهنگ تی. ای. لارنس، ملقب به لارنس عربستان، دست اتحاد دادهاند تا از یوغ استعمار ترکها رهایی یابند. کتاب با بررسی خسارات جانی، مالی و مادی ممالک درگیر جنگ به پایان میرسد.