صادق تبریزی، هنرمند نقاش و خوشنویس، بیش از یک ماه پیش در سکوت خبری در انگلستان از دنیا رفته است. او برای درمان بیماری خود به خارج از کشور سفر کرده بود. اهل کتاب او را با اولین طرح جلد رمان داییجان ناپلئون بهجا میآورند.
همسر این هنرمند با تأیید خبر درگذشت تبریزی گفت: بیش از یک ماه است که همسرم در خارج از کشور فوت کرده است. فرزندان او که در آنجا حضور دارند این خبر را اعلام نکردند. ما نزدیک به دو ماه بود از او بیخبر بودیم، فرزندان او نیز جواب درستی به ما نمیدادند. پس از پیگیریهایی که از وزارت خارجه و سازمان ثبت احوال کردیم، متوجه شدیم او فوت کرده است. البته دربارۀ دفن او به ما چیزی نگفتند اما اگر یک ماه پیش این اتفاق افتاده باشد، احتمالاً او را همانجا به خاک سپردهاند.»
صادق تبریزی سال ۱۳۱۷ در تهران متولد شد و کارشناسی ارشد خود را در رشته معماری از دانشکده هنرهای تزئینی گرفت. او از منتقدان جدی جریانهای حاکم بر حراجیهای داخل ایران بود.
آثار او در موزههای مهم دنیا مانند مجموعۀ گری دانشگاه نیویورک، موزۀ هان چین و موزۀ هنرهای معاصر تهران نگهداری میشود.
او اوایل دهه ۱۳۴۰ نزد استاد علیاکبر کاوه خوشنویسی را فراگرفت و پس از آن همزمان با رواج مکتب سقاخانه در میان شماری از هنرمندان، به سبک نقاشیخط روی آورد. او در کنار پرویز تناولی، حسین زندهرودی، فرامرز پیلارام، مسعود عربشاهی و منصور قندریز مکتب سقاخانه را گسترش داد؛ مکتبی که ریشه در مکتبهای قدیمی و میراث فرهنگی ایران داشت و قرار بود پلی میان سنت و دنیای نو بنا کند.
آخرین نمایشگاه خارجی تبریزی در سال ۱۳۹۱ همزمان با «هفتۀ هنری جهان اسلام» در لندن، در یکی از گالریهای این شهر، برپا شد که بازتابهای متفاوتی در جهان داشت.
تونی کوریگر (نمایشگاهگردان هنری) دربارۀ آثار تبریزی و رویکرد او گفته است: «پرهیز از تاریکی و تیرگی و سوق دادن نگاهها به روشنی هدف اصلی هنر امروز جهان است. جهان این روزها با بحرانهای بیشماری دست و پنجه نرم میکرد؛ از انقلابهای عربی گرفته تا گرسنگی در آفریقا و آوارگی ستمدیدگان. من فکر میکنم هنر وسیلهای برای شناخت و ارزیابی پدیدههای پیچیده و پی بردن به دلایل تاریخی و جامعهشناختی آنهاست. اما مهمتر از همۀ اینها، رسیدن به مفهومی عمیقتر از واقعیت شرط است. آثار تبریزی در راستای رسیدن به این مفاهیم اجرا شدهاند. او در آثارش روی روشنی، عشق و صلح دست میگذارد. » در این میان به باور بسیاری از هنرمندان، صادق تبریزی همواره در کنشهای اجتماعی همچون یک آسیابان بادی عمل میکند: «حقایق پنهان را عیان میسازد و بر جوانههای هنری نور میگستراند.»
این برای اولین بار نبود که هنر این هنرمند چنین تحسین غربیها را برمیانگیخت. تبریزی در ۵۰سال گذشته، بیش از ۳۰ نمایشگاه انفرادی و گروهی برپا کرده است. اول بار در سال ۱۳۵۱ آثارش را زیر نگاه غربیها برد. از همان زمان، هنر او تحسین هنرشناسانی چون امانوئل لوتن، میشل تایپه و دیگران را برانگیخت.
روزنامه لوموند در شماره ۱۹آوریل ۱۹۷۲، او را پیشگام نوعی نقاشی غنایی دانست که آثارش نیروی فریبنده قدرتمندی دارد. تبریزی زندگی پرماجرا و پرفراز و نشیبی داشته، شبیه خطوط سرکش، سحرآمیز و کوبنده نقاشیهایش.
نمایشگاه خطنگارههایش در بورگز (۱۳۴۹) و گالری سیروس در پاریس (۵۰) که به اهتمام «میشل تاپیه» هنرشناس بزرگ برپا شد، سر آغاز شکوفایی هنر او بود؛ هنری که امروز، به اوج خود رسیده است.
آن زمان تاپیه در مقدمه نمایشگاهش نوشت: «… این نقاشیهای بسیار امروزی و بنابراین به همان اندازه همیشگی که جز با صفت «هنری» جور دیگری نمیتوان آن را توصیف کرد، نقاشیهایی با وفور اخلاقی- زیباشناسانه استثنایی است و به همین دلیل از مقولهای بسیار والا».
نصرالله افجهای ـ هنرمند خوشنویس ـ در گفتوگویی گفته است صادق تبریزی نخستین کسی است که هنر نقاشیخط را به شکل امروزی و معاصرش ابداع کرد و برای جامعه به نمایش گذاشت و در بروز و ظهور آن نقش مهمی ایفا کرد.