فقر و امید

«از سرد و گرم روزگار» جلد اول زندگی‌نامۀ خودنوشت احمد زیدآبادی است. علی ملیحی، روزنامه‌نگار، در شمارۀ 47 ماهنامۀ «اندیشه پویا» یادداشتی در معرفی این کتاب نوشته است که متن آن را اینجا می‌خوانید.

احمد زیدآبادی

خرداد ۱۳۶۰، برکناری بنی‌صدر، درگیری مسلحانۀ مجاهدین خلق با حکومت و انفجارهای تروریستی تابستان این سال نقطۀ پایانی است بر فضای پرتنش سیاست در شهر کوچک سیرجان. اما تابستان سال ۱۳۶۰ برای زیدآبادی نوجوان تنها در بعد سیاسی‌اش یک فاجعه نبود، بلکه در این سال او یک شکست بزرگ شخصی نیز داشت. او در کلاس دوم دبیرستان رفوزه شد. با این حال، با تعطیلی سیاست در سیرجان، و تغییر رشته به علوم انسانی و خواندن یک سال به‌صورت جهشی، او در سال ۱۳۶۳ در کنکور رشتۀ علوم سیاسی دانشگاه تهران قبول می‌شود. جلد اول خاطرات زیدآبادی در آغاز سفر به تهران به پایان رسیده اما حالا خواننده شناختی روشن از جوان هجده ساله‌ای دارد که تمام عمرش را با فقر سپری کرده؛ که در چهارده سالگی در فصل تابستان و با زبان روزه، برای تأمین معاش خانواده مجبور به دستیاری بناها و «عملگی» بوده و برای بیهوش نشدن از شدت گرما و تشنگی، لباسش را با آب تر می‌کرده؛ که چگونه از اتهام دروغین دزدی از سوی دندان‌پزشک بدطینت رنج کشیده و رنجش را با ضجه زدن در چاله‌های اطراف شهر تاب آورده است. روایت زندگی احمد زیدآبادی تا هجده سالگی، روایت سیاهی تبعیض و فقر است؛ زمینه‌ای که به جوانه زدن باقه‌های امید در او می‌انجامد. امید و اراده‌ای که شخصیت او را در سال‌های بعد می‌سازد و در جلدهای بعد روایت خواهد شد.

Pages: 1 2 3 4 5