رومن گاری در روز دوم دسامبر 1980 گلولهای در دهان خالی کرد و به زندگی خودش پایان داد. او چند ماه پیش از مرگ، در هفتم فوریه، گفتوگویی تصویری با شبکهی رادیو-کانادا داشت و در آنجا غمگنانه گفته بود که «فکر نمیکنم دیگر آنقدری از عمرم مانده باشد که بتوانم خودزندگینامهی دیگری بنویسم.». شاید هم از این بابت آنچنان غمگین نبوده باشد و این فقط تأثیر حرف او در ما باشد. گذار روزگار متن پیادهشدهی همین مصاحبهی گاری است که در سال 2014 به مناسبت صدمین سال تولد او منتشر شد. در متن کتاب خبری از پرسشهای گفتوگوکننده نیست و متن کتاب تکگویی گاری است و میتوان آن را به قول روژه گرونیه، ویراستار متن، واپسین فصل از خودزندگینامهی گاری دانست.
گذار روزگار متن کوتاهی است که در چهار فصل تنظیم شده. گاری در هر فصل مقطعی از زندگی پرماجرایش را روایت میکند: دوران کودکی پررنج، جوانی و بلندپروازیهایش، حضور مؤثر در جنگ و همراهی با ژنرال دوگل، شهرت بهدستآمده از نویسندگی، درگذشت مادرش که بیش از هر کسی دوستش داشت، کار سخنگویی فرانسه در سازمان ملل، فعالیت در هالیوود، ازدواج با جین سیبرگ (هنرپیشه فیلم از نفس افتاده)و… . گذار روزگار از آندست کتابها است که خواننده میتواند آن را در فرصتهای کوتاه و مُردهی روزمره بخواند.